


اکیویلجیم یک خانم تحصیلکرده، مدرن و رئالیست است که بعد از طلاق از شوهرش با صلابت تمام زندگیش را با دو دخترش چیمن و دوعا ادامه میدهد و آنها را با ارزشهایی که باور دارد تربیت میکند. دوعا که در رشتهی دندانپزشکی تحصیل میکند، در همان سال اول دانشگاه بخاطر حامله شدنش تصمیم به ازدواج میگیرد و باعث ناامیدی کیویلجیم میشود ولی شوک اصلی زمانی به او وارد میشود که با خانوادهی محافظهکار دامادش آشنا میشود و تفاوت فرهنگی بین خودشان را میبیند…
بانی، دانشجوی برتر رشته مجسمهسازی، پس از یک تجربهی تلخ عاشقانه، دچار ضعف اعتماد به نفس شده است. او که قبلاً تنها به شخصیت افراد اهمیت میداد، حالا متوجه شده که به مردان خوشچهره علاقه دارد. ورود دو مرد جذاب به زندگی او، هوانگ جه یول (دانشجوی محبوب طراحی بصری با شخصیت قوی و مهربان) و چا جی وون (نوهی یک خانوادهی ثروتمند، خوشچهره و ایدهآل)، زندگی و احساسات او را پیچیده میکند.
یون گاب، یک افسر خوشقیافه در قصر، توسط موجودی به نام ایموگی تسخیر میشود. این موجود به یوری، دختری که اولین عشق یون گاب بوده، ارتباط دارد. یوری نوهی یک شمن معروف است، اما نمیخواهد واسطهی ارواح باشد و بهجای آن، عینکسازی میکند. ایموگی برای رفتن به بهشت به بدن او نیاز دارد، اما یوری مخالفت میکند. در همین زمان، شاه لی سونگ که میخواهد کشورش را قوی کند، با حوادث ترسناکی در قصر روبهرو میشود. این اتفاقات به ارواح زنانی مربوط میشود که از خانوادهی سلطنتی انتقام میگیرند. حالا یون گاب، یوری و شاه لی سونگ تلاش میکنند راز این ارواح را کشف کرده و از شر آنها خلاص شوند.
اشرف مردی ثروتمند و قدرتمند است، او در جوانی یتیم شده و سرنوشت او را به دنیای مافیا پیوند زد؛ اشرف اسیری عشقی است که هیچ وقت تجربه نکرده است تا وقتی که با نیسان روبرو میشود؛ او یک نوازنده جوان و با استعداد است، نیسان باعث میشود تا اشرف با عشق آشنا شود و…
هیروسه ناتسوکو پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، کار خود را به عنوان انیماتور آغاز می کند. استعداد او به سرعت شکوفا می شود و سه سوته، اولین کارگردانی خود را در این حرفه تجربه می کند. اولین انیمه او به یک موفقیت بزرگ تبدیل می شود، انیمه ای که به جرقه یک پدیده اجتماعی تبدیل می شود و باعث می شود او را به عنوان یک کارگردان نابغه جدید به رسمیت بشناسند. پروژه بعدی او قرار است یک فیلم کمدی رمانتیک با موضوع عشق اول باشد. با این حال، از آنجایی که خودش هرگز عاشق...
راه آهن برمه در سال 1943 و در دل اقیانوس آرام در خلال جنگ جهانی دوم، صحنههایی از خشونت جنگ، شکنندگی زندگی و ناممکن بودن عشق را به تصویر میکشد که از نگاه یک پزشک ارتش استرالیایی و اسیر جنگی روایت میشود…
دو هیون جونگ، بدنساز قهرمان، پس از موفقیت بزرگش از رقابتها کنار میکشد و باشگاهی قدیمی را مدیریت میکند. او تلاش میکند باشگاه را رونق دهد و افراد جدیدی مثل لی می ران، که پس از شکست عشقی وارد باشگاه میشود، به تمرین تشویق میکند. اما می ران خیلی زود با چالشهای تازهای روبهرو میشود.
مودستا در اوایل دهه 1900 در خانوادهای فقیر در روستایی در سیسیل به دنیا میآید. او از همان کودکی در جستوجوی خوشبختی است، بیآنکه تسلیم محدودیتهای جامعه شود. پس از وقوع حادثهای تلخ که او را از خانوادهاش جدا میکند، مودستا در صومعهای پذیرفته میشود و بهدلیل هوش و سرسختیاش، مورد توجه رئیس صومعه قرار میگیرد و…
این سریال ظهور، زندگی عاشقانه و همچنین ارتقای شهرت و قدرت ملکه شارلوت جوان را به تصویر کشیده است و…
خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده از شهر خود زن بگیرد.